شعر عاشقانه و زیبای هیاهو
.
اطلاعات کاربری
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

هنوزم دستای گرمت جای امنی واسه گریه‌ ست
تو قشنگی مثل بارون ، من دلم پر از گلایه‌ ست

 

هنوزم تو این هیاهو توی این بغض شبونه
من و گنجشکای خونه دیدنت عادتمونه

 

پشت پنجره هنوزم چشم به راهت می‌ شینم
ای که بی‌ تو خودمو تک و تنها می‌ بینم

 

ما دو تا پنجره بودیم ، گفتی که باید بمیریم
دیوارا همه خراب شد ولی ما هنوز اسیریم

 

ما هنوزم مثل مرداب مست آینه کویریم
ما همونیم که می‌خواستیم خورشید و با دست بگیریم

 

گریه هام حروم شدن کاری بکن
چشم من بیا من‌ و یاری بکن

 

وقتی که به تو رسیدم ، هنوزم آهو نفس داشت
هنوزم چلچله انگار تو چشاش غم قفس داشت

 

غزلک گریه نمیکرد تو شبای بی چراغی
من‌ و تو هم قصه بودیم از ستاره به اقاقی

 

حالا اما دیگه وقت رفتنه
جاده اسم منو فریاد میزنه

 

حالا من موندم و یاد کوچه های خالی و خیس
یاد خونه ای که دیگه خیلی وقته مال ما نیست

 

اگه خاموشم و خسته اگه از تو دورِ دورم
تکیه کن به من غریبه من یه کوه پُر غرورم

 




:: موضوعات مرتبط: شعر عاشقانه , ,
:: برچسب‌ها: شعر عاشقانه و زیبای هیاهو ,
:: بازدید از این مطلب : 3431
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : تهرانی
ت : پنج شنبه 20 شهريور 1393
.
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی